روش ساختن گنبد

روش ساختن گنبد

طرز ساختن گنبد مثل ساختن تاپو است همانگونه که تاپوساز دور تا دور تاپو می گردد و آنرا می سازد گنبد را هم رج به رج از پشت می سازند و بالا می روند چه گنبدهای ایرانی را بعلت نداشتن قالب نمی توان از داخل شروع به ساختن کرد

در شروع کار از دستگاهی بنام شاهَنگ و هَنجار استفاده می کنند . شاهنگ میله ایست که بطور عمودی کار می گذارند . این میله معمولاً‌ چوبی است و در مرکز گنبدخانه علم می کنند مانند گنبد مسجد رحیم خان اصفهان شاهنگ را از اطراف محکم می بندند تا تکان نخورد .

روش ساختن گنبد

در اصطلاح بنائی به علم کردن چوب (( هَج کردن )) می گویند . برای محکم بستن شاهنگ به دو دیوار گنبد از هشت الی ده چوب استفاده می کنند تا به اعتقاد بنایان چوب (( لًنبَر(( نخورد سپس در دو نقطه ای که باید دو کانون بیضی باشد روی شاهنگ دو تا گل میخ می زنند و به آن دو زنجیری بسیار ظریف وصل میکنند که با آن بتوان بیضی دلخواه را رسم نمود . این زنجیر همان هنجار است و ظرافت آن مثل زنجیرهای اردکانی است .

گنبد ساز

سازنده گنبد از پشت کار مشغول چیدن می شد و منحنی گنبد را که از داخل می بایست صاف و دقیق می بود با این زنجیر کنترل می کرد برای عملکرد بهتر در محل قرارگیری گل میخ ها ( دو کانون بیضی ) دو تا شیار ایجاد می کردند و در هر کدام یک حلقه قرار می دادند تا هنجار براحتی دور شاهنگ بگردد و دور آن پیچیده نشود .

ساخت مناره در هویت بخشی شهر اسلامی

 ساخت مناره در هویت بخشی شهر اسلامی

هويت و بويژه هويت آثار انساني كه مبين هويت انسان نيز هست، موضوع مورد توجه امروز بسياري از دست اندركاران رشته هاي اجتماعي، شهري، هنري، معماري و فرهنگي است.

با ورود و نفوذ و تكرار الگوهاي بيگانه معماري و شهرسازي به ممالك اسلامي، هويت شهرهاي مسلمانان به مرور كمرنگ و كمرنگ تر شد، تا جايي كه امروزه شهرهاي مسلمانان تكرار و تقليدي ناقص از شهرهاي غربي شده اند، دوباره و نيز البته با برنامه و طراحي انديشيده، مي توان هويت شهرهاي مسلمانان رابه آن ها بازگرداند و چه بهتر كه اين هويت بخشي از مساجد آغاز شود، كه تنها عامل هويتي بازمانده از گذشته نيز هستند؛ و بايد دانست كه امروزه هويت بخشي  به هر چيزي كه به مسلمانان تعلق دارد بسيار مهم تر و حياتي تر از گذشته است.

چرا بايد همچون شهرهاي فرنگيان، هويت شهرهاي مسلمانان نيز آسمانخراشي باشد كه خود را بر انسان تحميل مي كند و البته نشان تمدن غرب نيز هست يا برجي كه بر بيهودگي خويش فرياد مي زند؟ يا بزرگراه هايي كه كالبد شهر را از هم دريده، محلات و مناطق شهري را به جزايري مبدل كرده اند كه در ماشين و سرعت و آسفالت محاط شده اند، و ارتباط با يكديگر ندارند؟ چرا آرم و نشانه هر شهرمان مسجدي خاص نباشد؟

 نماد هويت شهر اسلامي

هر شيء هر موضوع و هر مفهومي داراي هويت، يا نيازمند به احراز هويتي است كه اين هويت (به عنوان وجه مميزه آن با ساير اشيا و موضوعات و مفاهيم) داراي دو بعد باطني و ظاهري يا معنوي و مادي است. اين دو بعد از هويت، مستقل از يكديگر نبوده و ويژگي هاي هر كدام بر تقويت يا تضعيف مختصات ديگري تاثير دارند.

به تبعيت از اين موضوع، آثار و تجليات كالبدي ارزش هاي فرهنگي و باورهاي يك جامعه نيز مبين و نيازمند بهره گيري از ابزار هويتي خواهند بود تا توسط آن ها خود را معرفي كرده و به تعامل و تقابل و گفت وگو با ديگران برخيزند. بنابراين، تمدن و فرهنگ و در نتيجه شهر و محل زندگي مسلمانان نيز از اين قاعده مستثني نبوده و نيازمند تجلي وجوه مميزه خويش با آثار ساير تمدن ها و فرهنگ ها است. از ابتداي ظهور اسلام، يكي از بارزترين وجوه هويتي جامعه و شهر اسلامي مسجد بوده كه همه از جنبه هويت ظاهري و هم از بعد هويت معنوي، ايفاي نقشي بنيادين را عهده دار بوده است.

 سازه هاي معنوي

از صدر اسلام و تا قبل از ورود الگوهاي غربي و تكرار و تقليد از آن ها، مساجد نخستين و شاخص ترين عناصر شهرهاي مسلمانان بودند كه نظر تازه واردين را به خود جلب مي كردند؛ و به عنوان عامل اصلي هويتي اين شهرها و جوامع ايفاي نقش مي كردند. به بيان ديگر، به دليل جامعيت و اهميت و تعدد نوع مكان گيري و جايگاه والاي اين عنصر مقدس در شهرهاي مسلمانان و همچنين به دليل ارتباط و هماهنگي اش با ساير عناصر اصلي شهر و همينطور به دليل عملكرد خود، مي توان گفت كه مساجد از اصلي ترين عوامل هويت دهنده معنوي و ذهني و كالبدي همه مجتمع هاي زيستي مسلمانان اعم از شهر و روستا بوده اند.

مناره سازی

اين هويت بخشي نه تنها در شكل و سيما حتي از نظر صوتي و ويژگي هاي ديگري چون عملكردي بودن و مركزيت و مكان استقرار نيز به ظهور و بروز مي رسيد. اين هويت بخشي نه تنها در مورد شهرهاي مسلمانان كه در مورد اجتماع مسلمانان و حضور تعدادي مسلمان در شهري كه به شهري غيراسلامي معروف بوده و اكثريت ساكنين آن غيرمسلمان هستند نيز مصداق دارد و مشاهده «مسجد» به اين حضور گواهي مي دهد.

 ساخت مناره

به تبع نماز كه هويت مسلماني و (به تعبيري) پرچم اسلام است، مكان نماز (مسجد) نيز هويت مكان زندگي مسلمانان (يا هويت شهر اسلامي) است. هويت شهر اسلامي با هويت مسجد گره خورده است. يا به عبارت ديگر، مسجد به عنوان عامل بارز هويتي شهر اسلامي ايفاي نقش مي كند. عمارت مسجد به عنوان عنصر خاص مجتمع هاي مسلمانان، با كالبد شهر و اجزاي آن ارتباطاتي خاص خود را طلب مي كند تا بتواند بهتر و مناسب تر عمل كرده و تجلي گاه و تقويت كننده اصول و اهداف مورد نظر زندگي مسلمانان باشد.

ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘه

ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘه

ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘه ﮔﺴﺴﺘﻪ

ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﺮﻡ ﻫﺎﻯ ﻣﺘﻨﻮﻉ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﺍﺟﺰﺍﻯ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺩﻫﻨﺪﺓ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ .ﺑﺎ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻫﻨﺪﺳﺔ ﻓﺮﻣﻰ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻰ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎﻯ ﺍﺳﺘﺎﺩﻛﺎﺭﻯ ﺩﺭ ﺳﺎﺧﺖ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻤﻚ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .ﺩﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﻨﻴﺎﺩﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻡ ﻧﻬﺎﻳﻰ ﺍﺟﺰﺍﻯ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺩﻫﻨﺪﺓ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘﻪ ﮔﺴﺴﺘﺔ ﻧﺎﺭ ﺷﺎﺧﺺ ﺷﻬﺮ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﭼﻴﻨﺶ ﺁﺟﺮﻫﺎ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ﻗﺮﺍﺭﮔﻴﺮﻯ ﻛﻼﻑ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻳﻚ  ﺳﻮ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﻯ ﺍﺳﺘﺎﺩﻛﺎﺭﻫﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﻫﻨﺪﺳﻪ ﻋﻤﻠﻰ ﻭ ﻧﻈﺮﻯ، ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻳﮕﺮ، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ .

 ﮔﻨﺒﺪ

ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ  ﮔﻨﺒﺪ ﺩﺭ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﻓﻀﺎﻳﻰ ﻭﺳﻴﻊ، ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺼﺎﻟﺤﻰ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺧﺸﺖ، ﺁﺟﺮ، ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻨﺎ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺗﻨﻮﻉ ﺷﻜﻠﻰ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻰ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ  . ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻫﻨﺪﺳﺔ ﻓﺮﻡ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﻯ ﻣﻌﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ِ

ﮔﻨﺒﺪﻫﺎی دو پوسته  ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﻴﻮﻩ ﻫﺎﻯ ﺻﺤﻴﺢ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﺪﻧﺪ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﻣﺘﻤﺎﺩﻯ  ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﺎﻗﻰ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ   .ﺍﺯ ﻛﻬﻦ ﺗﺮﻳﻦ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭﻃﺎﻗﻰ ﺑﺎﺯﺓ  ﻭ ﺁﺗﺸﻜﺪﻩ ﻧﻴﺎﺳﺮ ، ﮔﻨﺒﺪ ﻗﻠﻌﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﺎﺭﺱ، ﺁﺗﺸﻜﺪﺓ ﻓﻴﺮﻭﺯﺁﺑﺎﺩ ،ﻫﻮﺭ  ﻭ ﺁﺗﺸﻜﺪﻩ ﻧﻴﺎﺳﺮ ، ﻛﻪ ﻳﺎﺩﮔﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻩ ﻫﺎﻯ ﺍﺷﻜﺎﻧﻰ ﻭ ﺳﺎﺳﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﻣﻌﻤﺎﺭﻯ  ، دﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺑﻨﺎﻫﺎ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﻨﺎﻫﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ،ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺩﺍﺷﺖ  .ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﺮﺧﻰ ﺍﺯ  ﻗﺮﻥ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ ِ ﻣﺤﻘﻘﻴﻦ  به طور قطع گنبد های اسلامی بر معاری گنبد های اروپایی قرن نوزدهم تاثیرگزار بوده است.

.ﺑﺮﺝ ﻫﺎﻯ ﺧﺮﻗﺎﻥ ﺍﺯ ﻗﺮﻥ ﭘﻨﺠﻢ ﻫﺠﺮﻯ ﻗﻤﺮﻯ ﻗﺪﻳﻤﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﺛﺮ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻩ ازگنبد دو پوسته کاملا ﮔﺴﺴﺘﺔ ﻧﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎﺑﻘﺔ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻟﺔ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﮔﻨﺒﺪ ﺭﺍ در ایران نشان میدهد.ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﻨﻮﻉ ﻓﺮﻡ ﻫﻨﺪﺳﻰ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺩﺭ ﺍﺟﺰﺍﻯ ﻣﺘﺸﻜﻠﺔ ﺁﻥ ﻫﺎ، ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭﻯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﭼﻨﺪﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻜﻞ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎﻯ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻰ ﺭﺍ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ .ﺍﺳﺘﺎﺩﻛﺎﺭﺍﻥ ﻣﻌﻤﺎﺭﻯ ﺳﻨﺘﻰ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﻯ ﺍﻯ  ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻓﻨﺎﻭﺭﻯ ﺳﺎﺧﺖ) ﻫﻨﺪﺳﺔ ﻋﻤﻠﻰ (ﻭ ﺗﺴﻠﻄﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﻫﻨﺪﺳﻪ) ﻫﻨﺪﺳﺔ ﻧﻈﺮﻯ ( ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻓﺮﻡ ﻫﺎﻯ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺟﺰﺍ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻋﻤﺪﻩ ﺍﻯ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ .

ﮔﻨﺒﺪﻫﺎی دو پوسته

ﻧﮕﺎﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﺗﺮﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘﻪ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﻓﺮﻡ ﻫﻨﺪﺳﻰ ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﮔﻨﺒﺪ، ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺑﻮﻣﻰ، ﻭ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﻯ ﻫﺎﻯ ﻣﻌﻤﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﻧﺴﺖ .ﺩﺭ ﺳﺎﺧﺖ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘﻪ، ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺗﺤﻮﻝ ﮔﻨﺒﺪﺳﺎﺯﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺑﺎﺭﺯﻯ، ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﻮﻕ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ  ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ .

ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ِ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻧﮕﺎﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﺎﺭ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭﻯ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ، ﺗﻨﺎﺳﺒﺎﺕ، ﻫﻨﺪﺳﻪ، ﻭ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩﻛﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮ ﻓﻨﺎﻭﺭﻯ ﺳﺎﺧﺖ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘﺔ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﺷﻴﻮﻩ ﺳﺎﺧﺖ، ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ﺍﺗﺼﺎﻻﺕ، ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺧﺸﺨﺎﺷﻰ ﻭ ﻛﻼﻑ ﻫﺎﻯ ﭼﻮﺑﻰ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﻨﺒﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻛﻨﻨﺪ  .

نمونه های ﮔﻨﺒﺪﻫﺎﻯ ﺩﻭﭘﻮﺳﺘﻪ :

ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﺩﺭﺏ ﺍﻣﺎﻡ

ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﻋﺒﺎسی

ﻣﺪﺭﺳﺔ ﭼﻬﺎﺭﺑﺎغ

ﻛﻠﻴﺴﺎﻯ ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻠﺤم